سلام دوستان خسته نباشيد.
امروز ميخام براتون اولين شعرمو که بدون هيچ اطلاعاتي و بدون قاعده و قافيه نوشتم رو به اشتراک بذارم.
اميدوارم خوشتون بياد!??
باز دوباره شب،باز دوباره تاريکي
باز دوباره دلتنگي،باز دوباره آوارگي
باز منو اين حال خراب،باز دلي گريان
باز منو، شبو ، تنهاييو اين غربت بي کسي
باز شبو اين مهتاب تنهاي خسته روزگار !
آهاي مهتاب تنها؟؟!
تو بگو ؟؟!
اين چه سزائيست که ميکشم؟؟!
مگر جرمم در درگاه الهي چه بود ؛که سرنوشت اينگونه باغم و تنهايي نوشت؟؟!
درباره این سایت